مدیریت و کنترل بیابان

بیابانزدایی+مقالات بیابان زدایی+روش های مبارزه با بیابان زایی+مدل های پژوهشی+معرفی کتاب+جزوات بیابان+همه چیز در مورد بیابان

مدیریت و کنترل بیابان

بیابانزدایی+مقالات بیابان زدایی+روش های مبارزه با بیابان زایی+مدل های پژوهشی+معرفی کتاب+جزوات بیابان+همه چیز در مورد بیابان

بیابان

حدود ۳۳ درصد از کل زمین را بیابان ها تشکیل میدهند. بیابان به منطقه ای گفته میشود که درآن باران کمی میبارد و گیاهان و حیوانات زیادی نمیتوانند زندگی کنند. این سرزمین های پهناور و بدون آب بسیار زیبا و بکر هستند.

آشنایی با واژه بیابان و بیابان زدایی (desertification & de-desertification)

«بیابان» همتای واژه «Desert» در انگلیسی و «صحرا» (Sahara) در عربی است. واژه­ «بیابان» از «بی» و «آب» به اضافه پسوند «ان» ساخته شده است. مهم‌ترین بخش سازنده واژه «بیابان»، واژه «آب» است. آب یکی از شگفتی­ های آفرینش است که دارای ویژگی ­های بی همتای فیزیکی و شیمیایی است. آب در بین پدیده­ های بی­ شمار سازنده جهان، نقش بسیار مهم و کلانی در چرخه زندگی بازی می­کند. آب برای جریان زندگی ضروری است و نبود آن، نابودی همه گیاهان و جانوران را به دنبال دارد. آب پدیده بسیار نیرومندی در کاهش نوسان دامنه دار تابش خورشیدی است. اهمیّت آب برای پدیده ­های آب و هوایی کلیدی و بسیار کلان است. برای نمونه اگر آب نبود، هوای روز چنان گرم می­شد و شب چنان سرما می­شد که برای همه زندگان کشنده بود.

اهمیّت آب در نام‌گذاری بسیاری از پدیده ­های جغرافیایی و انسان ساخت مانند شهر، روستا، کشتزار و … در زبان فارسی بازتاب یافته است. چرا که نام بسیاری از این آبادی­ ها مانند حیدرآباد، کریم آباد و … دارای پسوند «آباد» است. «آباد» با «آب» هم خانواده است و نشانه نقش زیربنایی است که آب در ساختن و آباد کردن هر جایگاه جغرافیایی به دوش دارد. پسوند «آباد»، ضرورت وجود آب برای شکوفایی محیط (طبیعی و جغرافیایی) را به نمایش می­گذارد.

به خاطر کمبود و یا نبودن آب است که برخی از بیابان‌ها به نام ­هایی مانند «دره مرگ» (Death Valley)، «محل بدون بازگشت» (The Place from Where There is No Return)، «ربع الخالی» (The Empty Quarter) و … نام‌گذاری شده­ اند. بطورکلی «بیابان» بیانگر نبودن آب برای پشتیبانی زندگانی در یک سرزمین است.

واژه «بیابان» وارونه واژه «آبادی» است. آبادی همتای واژه «Oasis» در انگلیسی و «واحه» در عربی است. آبادی به جایی گویند که به وسیله انسان آباد شده است. «آبادی» به تکّه­ های جزیره ­مانندی از بیابان گفته می­شود که همواره آب در دسترس بوده و گیاهان توانسته­ اند در آنجا رشد کنند. هنگامی یک آبادی پا می­گیرد که سفره آبی بین لایه ­های سنگی زیر سطح بیابان به دام افتاده باشد یا رودخانه ­ای از سرزمین­ های دیگر آب را به محل آورده باشد. وجود آب در آبادی اجازه می­ دهد مردم در بیابان ساکن شوند و بتوانند دامپروری و کشاورزی کنند.

از آنجایی که «بیابان» به پدیده خشکی و کم آبی اشاره دارد و در مفهوم آب و هوایی به سرزمینی گفته شده که خشکی و کم آبی سبب کاهش پوشش گیاهی و در نتیجه کم رونق شدن زندگی جانوری شده است. بنابراین در این نوشتار «بیابان» و «نیمه بیابان» در مفهوم سرزمین ­های خشک و نیمه خشک منظور شده است.

.

واژه «کویر» با «بیابان» همتا نیست. بیابان به ویژگی ­های آب و هوایی یک سرزمین اشاره دارد. در صورتی که «کویر» یا «دق» (playa) بیانگر رخسار­ خاک ­هایی است که در شرایط ویژه پدید می ­آید. کویر زاییده شرایط بیابانی است. کویر سطحی هموار با رخساری پف کرده دارد که رنگ و الگوی برآمدگی­ ها به جنس خاک و مقدار نمک­ های موجود در آن وابسته است. شرایط آب و هوایی، ریخت ­شناسی، آب­شناسی، ته نشست‌های ریزدانه، نمک­ ها مانند سدیم، منیزیم، پتاسیم، کلسیم و … در پیدایش خاک­ های کویری نقش چشمگیری دارند. رخسار کویر گویای یک سطح تبخیری است که به خاطر شوری ناشی از سازند زمین شناسی، ویژگی­ های آب و هوایی (بارش ناچیز، دمای بالا و تبخیر شدید)، شیب و زهکشی بسیار ناچیز پدیدار شده است. از این رو، خاک­ های کویری سخت و نفوذ ناپذیر هستند. برای نمونه خاک‌های سولنچاک (Solonchak) یا خاک‌های شور (Salin Soils) که بیشتر در حوضه­ های آبریز سرزمین ­های بیابانی نمودار می­شوند، بخاطر بالا بودن سفره ­های آب زیرزمینی در پایاب آبراهه ­ها است. درست جایی که نمک ­های شسته شده از کوه ­ها و کوهپایه­ ها با جریان آب­های سطحی و زیرزمینی به آنجا سرازیر می­شود. در این محل، گرمای بالای هوا و تبخیر شدید سبب می­شود تا نیروی مویینگی (Capillarity) آب­های شور را به سطح خاک بالا کشیده و پس از تبخیر شدن آب، نمک­ های گوناگون به ویژه کلروسدیم در رخسار خاک انباشته شود. بنابراین پایاب آبراهه ­ها و حوضه­ های آبگیر در کانون بیابان­ ها، محل پیدایش کویر است (طاوسی، ۱۳۷۲).